یکی از مشاغل فراموش شده در دهستان بنافت « مسگری یا قلعی چی » است. مسگرها در طول سال معمولا یکی، دو بار به روستاها می رفتند و در وسط محل یا جلوی حسینیه ها که تردد بیشتری بود چادر می زدندند و در ازای دریافت پول یا اجناس رایج مانند برنج، گندم، جو، عسل، فراورده های دامی و .. ظروف روستاییان را قلع ان نِنِا ( مادر )...
نِخاره تَن دیگه درمون نِخوانه بشکسته دل دیگه ارمون نِخوانه
رَفِقون بوردنه پَنجی به پَنجی تیسا سِفره دیگه مهمون نِخوانه
ترجمه
بدنی که از کار افتاده درمان نمی خواهد دلی که شکسته آرزویی نمی خواهد
دوستان نوبت به نوبت از این دنیا رفتند سفره ای که رنگین نباشد مهمان نمی خواهد
۰ نِنِا ( مادر )...